حضور کلارنس سیدورف در باشگاه استقلال به عنوان مشاور ورزشی، یکی از جنجالیترین تصمیمهای مدیریتی فوتبال ایران در ماههای اخیر به شمار میرود. این ستاره پیشین فوتبال هلند، که سابقه درخشان در تیمهایی چون آژاکس، رئال مادرید، اینتر و میلان دارد، با قراردادی به ارزش سالانه ۲۵۰ هزار دلار، حالا در قالب یک چهره مشورتی در ساختار فنی استقلال وارد شده است. هرچند در ظاهر، چنین انتخابی میتواند گامی رو به جلو باشد، اما در عمل با پرسشهای جدی و ابهاماتی اساسی مواجه است.
آیا بحران استقلال با حضور یک مشاور ورزشی خارجی بهبود مییابد؟
باشگاه استقلال پس از فصلی پرتنش و ناکام، در جستوجوی راهکارهایی برای بازسازی ساختاری و فنی خود بود. با این حال، تصمیم مدیران باشگاه برای جذب یک چهره سرشناس اما ناآشنا با فضای فوتبال ایران، واکنشهای گستردهای را در پی داشت. کلارنس سیدورف، ستاره سابق فوتبال جهان، بدون هیچ تجربهای در مدیریت باشگاههای آسیایی یا آشنایی با فرهنگ و زبان فوتبال ایران، بهعنوان مشاور ورزشی به مجموعه اضافه شده است.
براساس گزارشها، حضور سیدورف به دو هفته در ماه محدود خواهد بود و بخش عمدهای از زمان خود را به فعالیتهای رسانهای و همکاری با فدراسیون فوتبال هلند اختصاص میدهد. چنین حضوری طبیعتاً برای نظارت مؤثر بر ساختار فنی، انتخاب سرمربی، جذب بازیکنان یا توسعه آکادمی کفایت نمیکند. از همین رو، بسیاری از کارشناسان و هواداران این همکاری را نه اقدامی اجرایی، بلکه حرکتی نمایشی و صرفاً رسانهای قلمداد میکنند.
نکته قابل توجه، نحوه اطلاعرسانی درباره این قرارداد است. پیش از اعلام رسمی باشگاه، مدیرعامل استقلال در صفحه شخصیاش خبر این همکاری را منتشر کرد؛ اقدامی که بار دیگر شیوه مدیریت در استقلال را زیر سؤال برد. بهجای اصلاحات بنیادی، بهنظر میرسد مدیران باشگاه با تکیه بر چهرههای مشهور، تنها به دنبال کنترل فضای ملتهب هواداری هستند.
نام بزرگ سیدورف و نقشش در فضای رسانهای
بیتردید کلارنس سیدورف یکی از چهرههای بزرگ و ماندگار در تاریخ فوتبال جهان است؛ بازیکنی با کارنامهای درخشان که هم در مستطیل سبز و هم در عرصههای رسانهای و مراسم بینالمللی، حضوری پررنگ و تأثیرگذار داشته است. ازدواج او با یک همسر ایرانی و سکونت در تهران نیز باعث شده تا پیوندی شخصی میان او و فضای ایران شکل بگیرد؛ عاملی که از نگاه برخی، میتواند در درک بهتر او از شرایط فوتبال کشور مؤثر باشد.
با این حال، این پیوندهای شخصی و شهرت بینالمللی لزوماً به معنای کارایی در مدیریت یک باشگاه بحرانزده نیست. استقلال این روزها با مشکلات متعددی همچون فقدان انسجام مدیریتی، تصمیمگیریهای فنی متزلزل و بحرانهای مالی روبهروست. در چنین شرایطی، بیش از هر چیز، نیاز به تصمیماتی مبتنی بر شناخت دقیق از فضای داخلی و تجربیات بومی احساس میشود.
سؤال اساسی اینجاست: آیا حضور یک چهره مشهور جهانی که بار رسانهایاش شاید از بار فنیاش سنگینتر باشد، میتواند واقعاً گرهای از مشکلات یکی از پرهوادارترین باشگاههای ایران باز کند؟ یا این نیز تنها تلاشی دیگر برای انحراف افکار عمومی از واقعیتهای ساختاری استقلال خواهد بود؟
+ There are no comments
Add yours